بازدید : مرتبه
تاريخ : دوشنبه 30 دی 1392
زمانی کزروسبه کوروش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه رابه سربازانت می بخشی. کوروش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی منچقدر بود ؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کوروش یکی از سربازانش را صدا زد وگفت برو به مردم بگو کوروش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بینمردم جار زد و سخن کوروش را به گوششان رسانید. مردم هرچه در توان داشتند برایکوروش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروسانتظار داشت بسیار بیشتر بود. کوروش رو به کزروس کرد و گفت ، ثروتمن اینجاست ...
اگرآنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها بودم...
برچسب ها : ,
ارسال توسط لطف الرحمن{بارکزی}
آخرین مطالب